فلسفه وجودی حقوق حیوانات

Image result for animal rights

 

نویسنده: کوهیار گردی، وکیل دادگستری

نسل‌ های نو حقوق بشر، گسترش دایره‌ حق ‌ها، مسأله محیط ‌زیست، تماشا شدن و تماشا کردن از طریق جهان مجازی و… از مهم‌ ترین عواملی‌ است که از آغاز دهه‌ ٩٠ خورشیدی، حقوق حیوانات را برای بسیاری درشت کرده است. به کاربردن عبارات، انجام فعالیت‌ ها و حتی تجمع برای حقوق حیوانات، کنش‌های نویی‌ است که جامعه ایرانی در سال ‌های اخیر باگسترش بسیار به خود دیده است اما در مقابل اعتنای نه‌ چندان زیاد بخش بزرگی از جامعه، عدم تفاوت نسبی دولت نسبت به این قضیه یا عدم واکنش قابل توجه ازسوی قوای قانون‌ گذاری و قضائی و از همه مهم ‌تر عدم طرح اولویت حقوق موجوداتی غیر از انسان در جامعه ‌ای که شاید بخش بزرگی از فعالیت کنشگران‌ اش مصروف حقوق دست نخست آدمی می ‌شود، نیمه تاریک قضیه را تشکیل می ‌دهد. پرسش اصلی ما به بخش اخیر یعنی اولویت ‌بندی باز می ‌گردد. با چشم‌ پوشی از آن افرادی که با سونیت و مغرضانه به حیوانات آسیب می ‌زنند؛ شاید برای حاکمیت (سه قوه) این پرسش به میان‌ آید که آیا نمی ‌بایست با وجود حجم کارهای بر زمین مانده، پرونده‌ های متعدد قضایی، قوانین مهم در دست بررسی و تصویب، حقوق حیوانات را به زمانی دیگر با آرامش و رونق بیشتر موکول کرد؟ شاید برای بخشی از جمعیت روشن فکر نیز چنین ابهامی پیش آید که دغدغه ‌های بدیهی و اساسی انسانی بسیاری بی ‌پاسخ و کم فعالیت مانده، با این وجود آیا فرصتی برای حقوق حیوانات باقی خواهد ماند؟ آیا بهتر نیست وضع حقوق بشر سامان نسبی یابد و سپس آن انسان سامان یافته به داد غیرهمنوع برسد؟
پاسخ روشن است: خیر، چرا که اصولا «حق‌ها» به معنای بنیادین خود، کلی واحد را تشکیل می ‌دهند، آنچه با عنوان حقوق می ‌شناسیم، هندسه‌ ای عظیم از بایسته‌ ها و ضمانت ‌اجراهایی‌ است که حقوق بشر تنها یک ضلع ‌اش را تشکیل می‌ دهد. این نگاه به پنجره ‌ای بازمی ‌گردد که به روی هستی می ‌گشاییم، نهادن انسان بر رأس هرم حیات و به عبارت دیگر تصور هستی به علت وجودی خدمتگزاری انسان، سبب شکل‌ گیری آرا و قوانینی می ‌شود که ملاک و مقصود انسان خواهد بود. در این دیدگاه تا زمانی که انسان با رنج مستقیم مواجه نباشد، سخن از ضرر و حقوق دیگری (جاندار و غیرجاندار) به میان نخواهد آمد. همان‌ گونه که شاید تا اواسط قرن بیستم و نمایان شدن آثار تخریب زیست بوم، گوش انسان کمتر با محیط‌ زیست و مبارزه با آلودگی آشنا بود. دودکش‌ های کارخانه ‌ها تا آن اندازه کار کنند که انسان سیراب شود، ماهی ‌ها در دریا و حیوانات در جنگل و دشت تا سرحد انقراض پیش روند تا انسان از بیم آخرین دیدار، دست به جرم‌ انگاری بزند. در مقابل در دیدی کروی یا دایره‌ وار که آدمی را نه در رأس، بلکه پاره ‌ای از طبیعت می ‌داند، از آغاز برای مراقبت از طبیعتی که جزیی از آن است، دست به فعالیت می ‌زند، اساسا نیز امروزه با دیدی میدانی، کمتر جامعه‌ مترقی را شاهد هستیم که حقوق بشرش رشد بسیار داشته اما حقوق حیوانات در آن در مرحله‌ جنینی باشد، چرا که این به درک انسانی از چرخه‌ طبیعت و منزلت انسانی باز می‌ گردد، جامعه ‌ای که به لحاظ خرد و اخلاق رشد مناسبی داشته، اصولا نمی ‌تواند به وضع دیگر موجودات بی‌ تفاوت باشد، نمی ‌تواند بر حق فراغت، حیات، آزادی و خلوت پای فشارد، حال آن‌ که «دیگری» را فراموش کند. شاید تا چندی پیش بودن حقوق انسان در رعایت میان آدم ‌ها معنا می‌ شد، اما امروزه نمی ‌توان سخن از حقوق بشر گفت، بدون آن ‌که این بشر، همسایگان‌ ناهمنوع را فراموش کرده باشد. حال با این تفاسیر اگر بنای پیشرفت در حقوق انسان را درکشور خود داریم، این حقوق قابل تفکیک و تبعیض نخواهد بود، فراموشی حقوق حیوانات، فراموشی جز عقلانی و اخلاقی شهروندان است. همان‌ گونه که نادیده گرفتن حقوق حیوانات جز از انسان‌ های ضعیف اخلاقی و عقلانی برنمی ‌آید. اکنون برای بشری که شاید میل به تباهی و خودخواهی‌ اش چیره بر همسایگی بی ‌آزار باشد جدا از آموزش ‌و پرورش اجتماعی قانون و ضمانت اجرا، بهترین ترکیب است.
درحال حاضر حقوق حیوانات به ‌طور مستقیم در قوانین ایران تنها در دو جا برجسته شده است: قانون شکار و صید مصوب ١٣٤٦ و اصلاحیه بعدی آن (تنها درباره‌ حیوانات وحشی) ماده ٦٧٩ قانون مجازات اسلامی تعزیرات (تنها برای حیوانات حلال گوشت)، بنابراین حیوانات شهری و خانگی و آنچه از دایره‌ شمول این مواد خارج است، هیچ ‌گونه پشتوانه‌ قانونی ندارند. بنابراین برحفاظت از حیوانات، جلوگیری از خشونت‌ های فیزیکی و روانی، بد سرپرستی و بی ‌سرپرستی، بدرفتاری‌ های علمی و پزشکی و تعرض به حریم آن ها چه باید کرد؟ اگر از خروجی این روند درنظر بگیریم، مجلس شورای اسلامی، مسئول تقنین است. مجلس به دو صورت می ‌تواند به پیش ‌نویس قوانین برسد یا با پیشنهاد نمایندگان که به آن «طرح» گفته می ‌شود یا با ارایه و پیشنهاد دولت که «لایحه» نامیده می‌ شود. حتی با فرض عدم وفاق و توجه کافی از سوی مجلس نسبت به حقوق حیوانات دولت می ‌تواند لایحه ارایه دهد. سازمان حفاظت از محیط‌ زیست نیز به ‌عنوان متولی مستقیم و حتی مسئول و پاسخگوی این موضوع و البته با رویکرد متفاوت و پیگیرش در دولت کنونی، توان آن را دارد که با مشورت با حقوقدانان متخصص و جمعیت‌ های مردم ‌نهاد (NGO)، متنی را آماده سازد و تحویل هیأت دولت و سپس مجلس شورای اسلامی دهد. مسأله ‌ای که باز هم اهمیت فعالیت‌ های مدنی و نقش آن در قانونگذاری را یادآور می ‌شود. با این روش هم حق و نظر جامعه جلب خواهد شد و هم سازمان یاد شده به جای مصاحبه‌ های مکرر در باب خلأ قانونی حقوق حیوانات، وظیفه‌ قانونی‌ اش را انجام خواهد داد.

حقوق حیوانات برما چیست؟

حقوق حیواناتAnimal Rights، حق اخلاقی حیوانات برای رفتار محترمانه و بدون استثمار با آنها می باشد . برخی افراد بر این باورند که حیوانات نیز درست مثل انسان ها حقوقی دارند. طرفداران حقوق حیوانات دیدگاه ها و رویکردهای مختلفی به این مسأله دارند.در حالی که برخی فعالان حقوق حیوانات، مثل فیلسوف استرالیایی پیتر سینگر(Peter Singer) از آزادی کامل جانوران طرفداری می کنند،بسیاری از سازمان های رفاه حیوانی رویکرد معتدل تری اتخاذ می کنند و برای بهبود عملی رابطه ی میان حیوانات و انسان ها تلاش می کنندهواداران حقوق جانوران بر این باورند که ایجاد درد و رنج برای جانوران نادرست است و جانوران نباید خورده شوند، در باغ وحش‌ها اسیر و زندانی باشند، در تحقیقات دردناک، یا هر نوع تحقیقات دیگری از آنها استفاده شود و خصوصاً اینکه نباید برای توسعه زندگی انسان‌ها به محیط زندگی آنان تجاوز شود. آنها معتقدند که جانوران دارای حقوق قانونی و اخلاقی معینی هستند که شامل حق آسیب و آزار ندیدن نیز می‌گرددحیوانات در زندگی انسان آثار بی شمار و فایده های گوناگون دارند. خدای سبحان با آفرینش حیوانات و تسخیر آنها به دست انسان ها، نعمت های فراوانی بهره آنان کرده است. قرن ها است که بشر در حمل و نقل بار و مسافر و نیز در کشاورزی و آبرسانی از حیوانات اهلی بهره می برد.انتفاع از گوشت، پوست، پشم، کرک، مو، شیر و فرآوارده های لبنی و اجزای بدن حیوانات از سرمایه های بزرگ جوامع سنتی و صنعتی بوده و هست. بنابراین مراعات حال آنان و رعایت حقوقشان لازم است و اگر کسی حقوق آنها را مراعات نکند در آتش جهنم معذب می شود.
پیامبر خدا (ص) می فرمایند: "حیوان شش حق به گردن صاحب خود دارد: هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبى گذشت آن را آب دهد، بى‏دلیل آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدّت زیادى روى آن درنگ نکند."
حماد لحام می گوید: ستونی از شتران بارکش بر امام صادق (ع) گذشتند که بار یکی از شتران کج و منحرف شده و حیوان در اذیت بود. امام (ع) به ساربان فرمودند: "بار شتر را صاف و برابر کن، چراکه خدا عدل و برابری را دوست دارد."
رسول خدا (ص) فرمودند: "هر گاه حیوان سواری به لنگش در آید و صاحبش به حیوان بگوید: الهی بمیری، آن حیوان پاسخ می دهد: مرگ بر هر که نسبت به پروردگار نافرمان تر است."
همچنین، پیامبر خدا (ص) می فرمایند: "خداوند مــدارا کـردن را دوسـت دارد و بـر انجام آن کمک مى ‏کند. پس، هرگاه چارپایان لاغر را سوار شدید، آنها را در منزل هایشان فرود آورید. اگر زمین خشک و بى‏گیاه بود با شتاب از آن بگذرید و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آن جا استراحت دهید."
ایشان فرموده اند: "شب معراج در دوزخ زنی را دیدم که گربه اش از هر سو او را گاز می گیرد، زیرا آن زن آن حیوان را بسته بود نه به آن غذا می داد و نه آن را آزاد می کرد که از مواد غذایی گوشه و کنار بخورد."
علاوه بر این، در آموزه های روایی ما از زدن بر چهره حیوانات نیز نهی شده است آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "بر چهره حیوانات نزنید زیرا چهره هایشان با حمد و سپاس، خدا را تنزیه می کنند."
امام صادق (ع) هم فرمودند: "نباید بر چهره حیوان تازیانه زد، چراکه چهره هایشان تسبیح خدا می گویند."
رسول خدا (ص) می فرمایند: "چارپایان سالم را سوار شوید و آنها را سالم نگه دارید و آنها را کرسى خطابه و صحبت هاى خود در کوچه‏ ها و بازارها نکنید؛ چه بسا مرکبى که از سواره‏اش بهتر است و بیشتر از او به یاد خداى تبارک و تعالى است.
امام سجاد (ع) هم در واپسین لحظات عمر شریفشان به فرزند عزیزشان امام باقر (ع) فرمودند: "من بر این شترم بیست بار حج گزارده ام و یک بار به آن تازیانه نزده ام. وقتی مرد آن را دفن کن تا درندگان گوشت آن را نخورند..." پس از مرگ آن شتر، امام باقر (ع) آن را به خاک سپردند.
امام باقر (ع) می فرمایند: "خدای متعال سیراب کردن تشنگان را دوست دارد و کسی که حیوان تشنه کام یا جز آن را سیراب کند خدا او را در روزی که سایه ای جز سایه او نیست در سایه عرش خود جای می دهد."
امام صادق (ع) فرمودند: "زنی بدین سبب گرفتار عذاب الهی شد که گربه ای را بست تا از تشنگی جان داد."


منابع:
1- اصول کافی
2- منتخب میزان الحکمه
3- کنز العمال
4- مفاتیح الحیات

چرا حقوق حیوانات؟

کودک و گوسفند

 

حیوانات به اندازۀ انسان‌ها باهوش نیستند. اخلاق و معنویتی که ما برای گونۀ خود تعریف کرده‌ایم، در حیوانات دیگر تعریف نشده است پس چرا ما انسان‌ها باید برای حیوانات حقوق تعریف کنیم و به آن پایبند باشیم؟

در واقع، ما انسان‌ها نیستیم که باید برای حیوانات حقوق تعریف کنیم. تمام موجودات زنده با حقوق تعریف شده‌ای به دنیا می‌آیند، حقوقی که طبیعت برای آن ها تعریف کرده است و ما انسان‌ها با خودخواهی تمام آن ها را از موجودات دیگر گرفته‌ایم.

انسان، قدم کج اول را چند هزار سال پیش هنگامی که حیوانات وحشی را با نام حیوانات پرورشی و حیوانات کار به بردگی خود کشاند برداشت. در طول چند هزار سال گذشته ابعاد سوء استفاده از حیوانات آن چنان وسیع شده است که امروز به هر گوشه‌ای از زندگی انسان‌ها نگاه کنیم مستقیم یا غیر مستقیم به نمونه‌های بارزی از زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی حیوانات می‌رسیم. اگر انسان پای خود را از گلیم خود درازتر نمی‌کرد و تیشه به ریشۀ طبیعت و موجودات دیگر نمی‌زد امروز لازم نبود نگران حقوق حیوانات باشیم ولی به هر تقدیر ما در این نقطه قرار داریم،

در زمانی که در هر ثانیه ۱۶۸۰ حیوان بعد از یک زندگی نکبت‌بار در کشتارگاه‌های دنیا کشته می‌شوند یا در راه کشتارگاه جان می‌بازند یا بر اثر شرایط بسیار ناهنجار دامداری‌‌ها می‌میرند.

در زمانی که در هر ثانیه ۴ حیوان پس از یک شکنجۀ طولانی روحی و جسمی در آزمایشگاه‌ها  می‌میرند، در زمانی که در هر ۳ تا ۴ ثانیه پوست یک حیوان در دنیا زنده زنده کنده می‌شود تا به مصرف کلاه و کت و پالتوی انسان‌های خودخواه و بی‌فکری برسد که فکر می‌کنند پولش را دارند پس چرا نخرند؟ در همین لحظه خدا می‌داند چند حیوان دیگر در سیرک‌ها و باغ وحش‌ها و مسابقات بوکس شامپانزه‌ها، گاوبازی اسپانیایی‌ها، جنگ سگ‌ها، جنگ خروس‌ها و غیره و غیره فدای "سرگرمی و تفریح" یا حفظ سنّت‌های (چه اصطلاح جالبی برای اعمال خشونت!) بربری دیگر می‌شوند.

 

 

در حقیقت، وقتی از حقوق حیوانات صحبت می‌کنیم، صحبت از "دادن" به معنای "اعطا کردن" نیست صحبت از "پس دادن" است و آن هم نه "پس دادن کامل".

ما حتی اگر بخواهیم نمی‌توانیم تمام حقوقی را که در طول چند هزار سال از حیوانات گرفته‌ایم به آن ها پس دهیم، ما نمی‌توانیم رنج و شکنجه و وحشتی را که سالیانه بر میلیاردها حیوان تحمیل کرده‌ایم جبران کنیم، ما نمی‌توانیم زندگی و جان از دست رفتگان را برگردانیم، ما حتی نمی‌توانیم حیوانات به اصطلاح "پرورشی" یا "خانگی" که قابلیت خود را برای زندگی در طبیعت از دست داده‌اند به طبیعت برگردانیم...

ولی حداقل می‌توانیم سعی کنیم قسمتی از حقوق طبیعی حیواناتی را که هنوز نفس می‌کشند به آن ها پس دهیم و از اعمال خشونت بیشتر در برابر آن ها خودداری کنیم.

حیواناتی که در همین لحظه زجر می‌کشند، هنوز دم کشتارگاه‌ها یا قصابی‌ها از ترس می‌لرزند، هنوز در کامیون‌ها روی هم تل‌انبار می‌شوند، هنوز زنده-زنده پوستشان کنده می‌شود، هنوز فدای سرگرمی و تفریح انسان‌های وقیح می‌شوند، هنوز در آزمایشگاه‌ها لاک ناخن یا مواد شیمیایی ریمل به خوردشان داده می‌شود...

این لطفی است که می‌توانیم  در وهلۀ اول به خودمان بکنیم چون یا باید به مفهوم واقعی کلمه انسان متمدن باشیم یا یک موجود باهوش ولی مخرّب و لاابالی.

 

روزی فرا خواهد رسید که مردم به قتل یک حیوان همان گونه نگاه خواهند کرد که امروز به قتل یک انسان.

لئوناردو داوینچی

منبع:

http://www.hoghooghe-heivanat.com/